در مقاله گذشته مطالبی در مورد "انواع گرفت های استخوانی در دندانپزشکی و مکانیسم های بیولوژیک بن گرفتینگ" ارائه گردید و در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با جزئیات بیشتری از هر یک را ارائه خواهیم داد.
انواع گرفت:
1. اتو گرفت: از استخوان مناطق مختلف بدن خود فرد از جمله لگن، درشت نی زانو، مفصل ران و ... تهیه می شود.
این نوع، گلد استاندارد در زمینه گرفت های استخوانی می باشد، زیرا:
- حاوی سلول های زنده و فاکتورهای رشد
- دارای پتانسیل بالای استئوژنیک، استئواینداکتیو و استئوکانداکتیو
- دارای سازگاری زیستی ذاتی و عدم ایجاد واکنش التهابی و تحریک سیستم ایمنی
به همین دلایل استفاده از اتو گرفت گزینه ایی ایده آل می باشد اما محدودیتی هایی وجود دارد:
- افزایش احتمال بروز درد، عفونت و عارضه در ناحیه دهنده
- عمل جراحی پیچیده
- امکان برداشت استخوان به میزان محدود
2. آلو گرفت: از استخوان جسد یا اعضای بدن قطع شده انسان تهیه می شود که به صورت مینرال (FDBA)، دمینرال (DFDBA)، پارشیال (مخلوط - Partial) و فریز شده موجود می باشند.
+ مزیت:
- دارای پتانسیل استئواینداکتیو و استئوکانداکتیو
- سازگاری زیستی
- تشابه ساختاری و ترکیبی با استخوان فرد گیرنده
- معایب:
- عدم وجود سلول های زنده و در نتیجه نداشتن ویژگی استئوژنیک
- احتمال انتقال بیماری و عفونت از جمله ایدز، هپاتیت B و C و غیره
راه حل: برای حل مشکل انتقال بیماری و عفونت، آلو گرفت قبل از استفاده تحت پروسه پردازش قرار گرفته که این امر منجر به کاهش پاسخ های ایمنی و تحریک سیستم ایمنی گیرنده می شود. البته به همان میزان ویژگی استئوتومی آن نیز کاهش می یابد.
مراحل این پردازش به شرح زیر است:
1. تریتمنت شیمیایی گرفت: غیرفعال کردن ویروس ها و از بین بردن باکتری ها...
2. تریتمنت اکسیداتیو: انحلال پروتئین های حل شونده و حذف پتانسیل آنتی ژنسیتی گرفت
البته همانطور که میدانید آلو گرفت به دو صورت مینرال و دمنیرال عرضه می شوند، تفاوت این دو چیست؟
مینرال همان گرفت اولیه و حاوی کلسیم و مواد معدنی است که جذب دیرتری نسبت به گرفت دمینرال دارد.
و دمینرال گرفت فاقد مواد معدنی و کلسیم است و جذب سریع تری نسبت به گرفت مینرال دارد. اما چرا و چگونه؟
از آنجایی که این نوع گرفت فاقد مواد معدنی بوده، پروتئین های بازسازی کننده استخوان از جمله کلاژن و فاکتورهای رشد به منظور تحریک و تسریع پروسه هیلینگ بخوبی به کار گرفته می شوند بطوری که کلاژن، انعطاف پذیری و مقاومت در برابر بارگذاری را فراهم می کند و استخوان سازی سریع و بیشتر انجام می گیرد و همزمان با آن، گرفت نیز جذب می گردد.
3. زنو گرفت: از گونه غیرانسانی مثل گاو، اسب و خوک تحت پروسه دمایی بالا به منظور عدم آلودگی و بیماری زایی تهیه می شود.
یکی از مزیت های این نوع گرفت استبیلیتی و پایداری بالای آن نسبت به دیگر متریال ها می باشد. زیرا یک ماده بازسازی کننده استخوان ایده آل باید همزمان با شکل گیری استخوان، جذب شود.
زنو گرفت استخوانی تحت پروسه گرمادهی عاری از پروتئین و عوامل آلرژیک شده که این امر آن را به سرامیک هیدروکسی آپاتیت مشتق شده بیولوژیک تبدیل می نماید. ساختار سه بعدی این ترکیب مشابه استخوان انسان بوده و منافذ مرتبط با یکدیگر در آن بستری ایده آل برای تشکیل عروق خونی می باشد.
لازم به ذکر است این نوع گرفت دارای پتانسیل استئوکانداکتیو مطلوبی می باشد.
4. سنتتیک گرفت (آلو پلاست): بطور صنعتی و شیمیایی از موادی همچون کلسیم فسفات، کلسیم سولفات و هیدروکسی آپاتیت تهیه می شوند. البته به منظور افزایش توانایی القای مکانیسم های بیولوژیکی و القای تکثیر سلول های استخوانی با فاکتورهای رشد و یون هایی مثل استرونتیوم مخلوط می شوند.
کلسیم فسفات، بیواکتیو و حل شونده - هیدروکسی آپاتیت، نیمه حل شونده و تری کلسیم فسفات، کاملاً حل شونده بوده و از اتصالات و تکثیر سلول های استخوانی محافظت می نمایند.
بطور طبیعی 2/3 استخوان طبیعی از هیدروکسی آپاتیت تشکیل شده است و سرامیک هیدروکسی آپاتیت از لحاظ شیمیایی مشابه هیدروکسی آپاتیت طبیعی می باشد.
تری کلسیم فسفات به نوعی سرامیک کلسیم فسفات بوده و به عنوان یک داربست مصنوعی برای بازسازی استخوان عمل می کند.
از مزیت های مهم این نوع گرفت عدم انتقال بیماری و تحریک سیستم ایمنی گیرنده می باشد. هیدروکسی آپاتیت و تری کلسیم فسفات دارای زیست سازگاری خونی و ویژگی بیوکانداکتیو بوده و هیچ گونه اثر سمی و یا ایمنوژنیکی ایی ندارند اما پاسخ بیولوژیکی ایی که در ناحیه میزبان ایجاد می نمایند، متفاوت است. بطوری که تری کلسیم فسفات بعد از رشد استخوان برروی داربست، بطور کامل جذب می گردد. در حالی که هیدروکسی آپاتیت بیشتر باقی می ماند و ثبات حجمی طولانی مدتی دارد. که این امر منجر به انتخاب آن به عنوان حامل و کریری ایده آل برای فاکتورهای رشد استئواینداکتیو و سلول های استئوژنیک شده است.
اصل استفاده این دو ترکیب به صورت همراه، برقراری تعادل میان سرعت جذب تری کسیم فسفات و پایداری هیدورکسی آپاتیت می باشد زیرا این نسبت بر میزان جذب شوندگی استخوان تاثیر می گذارد و همان طور که قبلاً گفتیم "یک ماده بازسازی کننده استخوان ایده آل باید همزمان با شکل گیری استخوان، جذب شود". و در این ترکیب بخش هیدروکسی آپاتیت در استخوان تازه تشکیل شده باقی می ماند. در حالی که تری کلسیم فسفات جذب شده و توسط استخوان جدید جایگزین می گردد و با احاطه کردن هیدورکسی آپاتیت باقی مانده، داربستی پایدار ایجاد می نماید.
* در بسیاری از مطالعات نسبت 65:35 و 55:45 (هیدروکسی آپاتیت به تری کلسیم فسفات) ایده آل و مناسب گزارش شده است.
** محصولاتی که تنها حاوی تری کلسیم فسفات هستند، در طی 5 الی 15 ماه بطور کامل جذب شده و با استخوان جدید جایگزین می گردند.
نوع دیگر از مواد آلو پلاست، بایواکتیو گلس ها بوده که نسبت به اینرت متریال ها از جمله هیدروکسی آپاتیت و تری کلسیم فسفات فعال تر بوده و بعد از واکنش با خون، به استخوان متصل شده و شروع به آزادسازی یون های معدنی (سیلیکا) و در نتیجه تمایز و تکثیر استئوبلاست می نماید. این ماده نیز با گذر زمان بطور کامل جذب شده و با استخوان جدید جایگزین می گردد.
البته لازم به ذکر است برای افزایش روند طبیعی بازسازی استخوان، می توانید بایواکتیو گلس را با مواد اتو گرفت مخلوط و استفاده نمائید.
تهیه شده توسط واحد آموزش دندال